گذشته هر کسی به خودش مربوط است افسانه ای بسیار مشهور و پر آوازه. عبارتی که این روز ها در روابط انسانی بسیار تکرار می شود. اما بیایید ببینیم که حذف گذشته ی یک انسان در زندگی وی ممکن است یا خیر؟
گذشته هر کسی به خودش مربوط است صحیح یا غلط؟
مثال اول: بیایید تصور کنیم که فرد الف قصد ازدواج با فرد ب را دارد. وی قبل از ازدواج روابط باز متعددی را تجربه کرده است. همینک با فرد ب وارد رابطه شده که هیچ تجربه ای از روابط عاطفی و جنسی ندارد. زمانی که از وی پیرامون تجارب رابطه ای سوال می شود، او با نهایت اعتماد به نفس اظهار می دارد که گذشته اش به خودش مربوط است. آن دو ازدواج می کنند. پس از مدتی آقا یا خانم ب متوجه علائم بدنی نوظهوری در خود می شود. تب، لرز، زائده های پوستی، عفونت های جنسی و… بررسی های پزشکی انجام می شود و متوجه می شود که دچار عفونت دستگاه تناسلی شده است. پزشک او می گوید او در رابطه جنسی دچار عفونت شده است. آقا/خانم ب فقط با همسرش رابطه داشته، بنابراین تنها کسی که می تواند عامل عفونت باشد همسرش است…

همانطور که در مثال بیولوژیک و زیستی فوق دیدیم، گذشته فرد اتفاقا به ما ربط دارد و می تواند با سلامتی ما ارتباط کاملا مستقیم داشته باشد. به عبارتی سوالی که مطرح می شود این است: آیا شما حاضرید با نادیده گرفتن گذشته ی فرد خودتان را در معرض عفونت هایی همچون HIV، HPV، و… قرار دهید و سلامتیتان را به خطر بیندازید؟
مثال دوم: آقا و خانم الف/ب در مراحل آشنایی هستند. آن ها با همان استدلال گذشته هر کسی به خودش مربوط است هیچ گونه بررسی پیرامون گذشته انجام نمی دهند. مدتی پس از ازدواج، الف متوجه می شود که ب یک شیاد کلاهبردار است و پرونده های متعدد کیفری و مالی در دستگاه قضایی دارد. هر روز تعداد زیادی طلبکار در ورودی منزل و مسیر، اقدام به ایجاد مزاحمت، تهدید، ارعاب و وحشت می کنند. و اتفاقی که می افتد این است که آقا/خانم ب به خاطر پیشینه ی کیفری و مالی خود به زندان می رود…

با توجه به مثال فوق، گذشته مادی فرد کاملا به ما ارتباط دارد. چرا که می تواند هزینه های آن به هر شکلی دامنگیر ما شود. آیا شما حاضرید با فردی برای مثال زمین خوار وارد ارتباط شوید که به واسطه ی کلاهبرداری های متعدد تحت تعقیب است؟
مثال سوم: آقا و خانم الف/ب وارد ارتباط به قصد ازدواج شده اند. آقا/خانم الف/ب هر دو قبلا ازدواج کرده، جدا شده و فرزندانی از آن ازدواج دارند. آن ها تصمیم می گیرند که پیرو باور معروف و پر تکرار گذشته هر کسی به خودش مربوط است ، این مسائل را مطرح نکنند. در روز ازدواج شناسنامه همدیگر را میبینند و متوجه می شوند که نامزدشان ازدواج کرده، فرزندانی از آن ازدواج داشته و به عبارتی قرار است که از منابع مادی و معنوی همسر خود شامل زمان هزینه و انرژی در آن جا خرج شود. به عبارتی همسر خود را تمام و کمال نخواهند داشت.

مثال فوق به راحتی مشخص می کند که وضعیت ارتباطی ازدواجی هر شخصی در گذشته می تواند به راحتی و به شکل مستقیم زندگی کنونی ما را تحت تاثیر قرار دهد.
مثال چهارم: آقا و خانم الف/ب به قصد ازدواج وارد ارتباط می شوند. آقا/خانم الف/ب با دوستان وی ارتباط جنسی داشته است. وی پیرو باور گذشته هر کسی به خودش مربوط است این موضوع را مطرح نمی کند. دوستان الف/ب با پوزخند و لبخند های معنا دار با وی برخورد کرده و با صحبت هایی در لفافه وی را تحقیر می کنند. او پس از مدتی متوجه این واقعیت می شود که همسرش با دوستانش ارتباط جنسی داشته، بدون این که به او اعلام کرده باشد…
جمع بندی: باور معروف و غلط گذشته هر کسی به خودش مربوط است شوخی بیش نیست. اگر بخواهیم نگارش صحیح این باور را داشته باشیم، می توان چنین گفت: امروز ما، حاصل گذشته ی ماست. اگر ما در گذشته ورزش کرده ایم، سالم خورده ایم، مواد مضر مصرف نکرده ایم و… احتمالا با بدنی سلامت مواجه هستیم. القاب علمی، فنی، اجتماعی ما همگی حاصل عملکرد گذشته ما هستند. بنابراین جدا کردن گذشته با حال، هیچ تفاوتی با انکار و نادیده انگاری ندارد. گذشته ی فرد با توجه به این که می تواند در زندگی شریک زندگی اش هزینه ها و عوارضی وارد نماید، قطع به یقین به او مرتبط است و اخلاقیست که قبل از ازدواج، در جریان مواردی که می تواند باعث درد سر هایی شود باشد. پس از آن، این که چه تصمیمی گرفته می شود، به فرد مقابل بستگی دارد. به عبارتی اطلاعات لازم(نه کم نه زیاد) ارائه می شود و سپس مسئولیت انتخاب و ارائه ی پاسخ بله یا خیر به عهده ی طرف مقابل خواهد بود.
مطالعه یادداشت زیر نیز پیشنهاد می شود: کمالگرایی در ازدواج